آرزوهای بر باد رفته در خانه ذغالی
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۵۸۵۳۸
از وقتی یادم میآید پدرم شبها پای بساط مواد بود، دوستانش را میدیدم که با صورتهای وحشتناک پای منقل مینشستند. حس بدی داشتم، نمیدانستم سرنوشت مرا هم پای همین بساط کثیف میکشاند و جوانی را از من میگیرد.
پدرم اعتیاد شدید به مواد مخدر داشت، در یکی از محلات پایین شهر زندگی میکردیم، من ۳ برادر و ۲ خواهر کوچکتر از خودم دارم، همیشه اختلافات زیادی بین پدر و مادرم وجود داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما خیلی با بیپولی و فقر ساختیم و تحمل کردیم، بیچاره مادرم از صبح تا شب در خانههای مردم کار میکرد، آخر شب که به خانه برمی گشت پول هایش پای بساط مواد پدرم با زور و کتک دود میشد و میرفت هوا... .
من مجبور شدم اول راهنمایی ترک تحصیل کنم و پدرم بدون اینکه نظرم را بخواهد و برای اینکه مخارج زندگی و خانواده کمتر شود مرا به عقد پسر دوستش درآورد و این در حالی بود که شوهرم نیز اعتیاد داشت و به اجبار پدرم با او ازدواج کردم. بعد از مدتی مجید بیکار از آب درآمد و، چون معتاد بود، علاقهای به او نداشتم و دو ماه بعد از عروسی به منزل پدرم برگشتم. همسرم خیلی بد دهن بود، خیلی کتک میزد، مجبور شدم طلاق بگیرم. شرایط بدی بود، به خاطر معاشرت با بعضی افراد من هم درگیر اعتیاد شدم و وقتی به خودم آمدم که خودم را پای بساط مواد دیدم. هیچ وقت فکر نمیکردم سرنوشت مرا به این راه بکشاند و از چیزی که بدم میآمد دنبالش بروم... .
نظر کارشناسی/ زهرا بیات کارشناس ارشد روانشناسی
اعتیاد همواره یکی از معضلات مهم جوامع بوده به ویژه با ورود مواد صنعتی پر خطر به چرخه مصرف معتادان، مهمترین مسألهای که باید درباره اعتیاد در نظر داشت این است که اعتیاد را باید به عنوان یک بیماری مزمن بدانیم و بپذیریم که اعتیاد فرایندی پیچیده وآسیب زننده به فرد بیمار و خانواده او میباشد.
سنین نوجوانی، عدم توازن در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از عوامل زمینه ساز اعتیاد است.
مشکل اساسی در این پرونده، اعتیاد خانواده، عدم مدیریت پدر و مادر در کنترل زندگی، ارتباط گرفتن با افراد آلوده، وضعیت اقتصادی خیلی ضعیف، ازدواج اجباری، عدم شناخت زوجین از هم، عدم صداقت زوجین در زندگی، احساس درمانده بودن در فرد، افسردگی، احساس یأس و ناامیدی و... در زندگی بوده که نهایتاً به مصرف مواد روی آورده است.
طرد شدن از سوی خانواده، کمبود محبت و احساس ضعف، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روانی در فرد، عدم اعتماد به نفس، نداشتن مهارت مقابلهای، فقدان مهارتهای ارتباطی با اطرافیان، احساس حقارت و پایین بودن عزت نفس و مهارتهای اجتماعی ضعیف از مهمترین عوامل گرایش به اعتیاد است، همچنین عوامل خانوادگی چون؛ بیسوادی والدین، عدم آگاهی والدین از روشهای تربیتی صحیح، عدم وجود ارتباطات دوستانه و صمیمانه بین والدین و فرزندان، اعتیاد پدر، رابطه سرد و خشک بین اعضای خانواده و عدم حمایت عاطفی روانی از جانب خانواده در اعتیاد افراد مؤثر است. افسردگی، استرس، احساس حقارت و خود کم بینی از جمله عوامل روانی افرادی است که به اعتیاد روی میآورند.
منبع: ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اعتیاد اخبار حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۵۸۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همهتان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
سید رضا اکرمی در گفتگو با رویداد ۲۴، تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.